(بخش دوم)
امپراتوری بیزانس سرانجام تسلیم نیروهای مسلمانان شد. تحت تعلیمات حضرت محمد جهان اسلام به سرعت رو به گردش نهاد و در حوالی ۶۲۲ مقبولیت عام یافت. در قلمرو اسلام داستان گویی تقریباً در همه جا و درامهای فولکلور در برخی نقاط، متداول بود. در نقاط دیگر، به ویژه در هند، اندونزی، ترکیه و یونان تئاتر عروسکهای سایه محبوبیت یافت. اما عروسکها تا حد ممکن از واقع گرایی به دور بودند. این عروسکها اشکالی دو بعدی بودند که از قطعات چرم بریده میشدند و با قطعه چوبی که به آن وصل میشد هدایت میگردیدند. بعدها، تنها سایهٔ این عروسکها که توسط فانوس یا مشعل بر روی پارچهٔ سفیدی منعکس بود، نمایش داده میشد.
خشم شدید فیلیپ هوتس
ماکس فریش
نمایش نامه کوتاهی در مورد مردی که زنش حرف های اون رو جدی نمی گیره و معتقده اون فقط حرف می زنه و مرد عمل نیست . حالا او می خواهد کاری بکنه ....
(بخش اول)
شرق و غرب در تلاقی هزار ساله بیزانس مرحلهٔ دیگری از تداوم تاریخ روم و اسکندر مقدونی و تمدن کلاسیک یونان بود. تئاتر بیزانس سه گونه متمایز داشت: تئاتر سپند، تئاتر مذهبی و تئاتر کلاسیک یا ادیبانه. ارزیابی طبیعت و وسعت تئاتر بیزانس مشکل است، زیرا منابع موجود بسیار کم است و مورخان بر سر تفسیر همین اندک نیز توافق ندارند. فقط اطمینان داریم که نمایشهای تئاتری در سراسر دوران بیزانس رواج داشته. گفته میشود که قسطنطنیه در اصل دو تئاتر از نوع رومن داشته و حداقل یکی از آنها تا اواخر دوران بیزانس برپا بوده. قلمرو امپراتوری بیزانس شامل بخش اعظم مدیترانهٔ شرقی بود که تئاترهای هلنی و یونای ـ رومی در آن ساخته شده بودند. نمایشهای تئاتری و سرگرمکننده از طریق بیزانس به مدت هزار سال تداوم یافتنه و هنگامی که اینگونه نمایشها در روم از رونق افتاده بودد در بیزانس به حیات خود ادامه دادند. تأثیر بیزانس بر اروپای غربی بسیار زیاد است، زیرا روابط تجاری بین بیزانس و روم غربی هیچگاه به کلی قطع نشد. بدون شک در اوایل سدهٔ نهم، هنر بیزانس در معماری کلیساها و پدیدههای دیگر هنری در غرب تأثیر فراوان داشته. همچنین جنگهای صلیبی که در سدهٔ یازدهم آغاز شد برخورد شرق و غرب را افزایش داده. به رغم وجود شرایط مناسب، هنوز نمیتوان تأثیر بیزانس بر تئاتر غرب را اثبات کرد اما میتوان اذعان داشت که بیزانس سنت تئاتری را زنده نگه داشت و بخشهایی از هنر آن الهام بخش هنرمندان بعدی بوده.