نمایش دوران معاصر (2)
در ایران حزبهای مختلف، هر چند به شیوه سنتی وجود داشت، اما تئاتر وجود نداشت؛ لذا به گمان عدهای از روشنفکران، تأسیس تئاتر، گذشته از ارزشهایی که بر قفس نمایش مرتبت بود، نمادی از ترقی و رشد فکری تلقی میشد.
شرایط تئاتر ایران در سالها فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ را شماری پژوهندگان به سبب گستردگی اجرای صحنه و رشد تئاتر (دوران صحنه) نامیدهاند. این دوران به دلیل استقبال جامعه تماشاگران و مخاطبان از تئاتر صحنه به یاد ماندنی است.
انگیزههای تماشاگران متفاوت بود و گروهی به قصد صرفاً سر گرمی و شماری به دلیل گرایشهای سیاسی خود نمایشهای مورد نظرشان را برای تماشا انتخاب میکردند. شکلهای پذیرش جامعه از تئاتر و جو سیاسی حاکم بر کشور، زمینهای برای انتخاب و اجرای آثار نمایشی بود. تئاتر در این دوره ظرفیتی بالقوه برای تبلیغ سیاسی رایج و جزب افراد به سوی احزاب نو پا داشت.
به همین دلیل بود که بخش مهمی از فعالیتهای نمایشی ـ ترجمه و نگارش و اجرا ـ الهام گرفته از خطوط سیاسی رایج آن روزگار شد و بالاخره یکی از مهمترین اتفاقهای این دوره شکلگیری «گروه هنر ملی» با هدف دستیابی به نمایشهای با هویت ایرانی بود. سرپرست این گروه، شاهین سرکسیان بود. کسانی چون عباس جوانمرد و علی نصیریان در پایهگذاری این گروه به او پیوستند و بازیگرانی پر سابقه چون رقیه چهرآزاد و عصمت صفوی با این گروه همکاری کردند. تشکیل این گروه با استقبال محافل روشنفکری و ادبی روبرو میشود. با مقایسه فهرستهای موجود از نمایشهای چاپ شده ایرانی و ترجمه آثار خارجی و اجرای نمایشنامههای خارجی و ایرانی مشاهده میشود که کفه آثار اجرایی به ویژه نوشتههای فارسی بسیار سنگینی چاپ شده است.
نمایش مدرن در ایران
از زمان ناصرالدّین شاه قاجار تحت تأثیر نمایش اروپایی نمایشنامهنویسانی در ایران پیدا شدند که برای صحنه نمایشنامه نوشتند. همزمان نمایشهای قدیم رو به افول گذاشت و کمکم تا پایان روزگار پهلوی محو شد. میرزا جعفر قراچهداغی نمایشنامههای میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا حبیب اصفهانی کار مولیر را به فارسی ترجمه کردند. میرزا آقا تبریزی خود به زبان فارسی نمایشنامه نوشت: حکومتِ زمانخان از نخستین نمایشهای مکتوب مربوط به دوره قاجار است. پس از او میرزا احمدخان کمالالوزاره محمودی و مؤیدالممالک فکری ارشاد دست به تصنیف نمایشنامه زدند.
ناصرالدین شاه که قبل از آن تکیه دولت را برای اجرای تعزیه تأسیس کرده بود، برای اجرای تئاتر مدرن فرمان به تأسیس سالنی در تهران داد. از سوی دیگر، به گفته «الول ساتن» نیز، اولین کسی که به نضج و پیدایش نهضت تئاتر ایران کمک کرد، ناصرالدین شاه قاجار بود که در سال ۱۲۹۰ هجری که وی سفری به فرنگستان کرد. او تئاتر اروپایی را اندکی دیده بود و چون به ایران بازگشت، مسبب تحولی در اجرای تعزیههای درباری شد. در این دوره بود که تکیه دولت ساخته شد و بدعت دیگر، وجود تعزیهگردان بود که معادل ناظم نمایش یا رژیسور است. مقارن این احوال بود که نخستین رشته از نمایشهای غیر مذهبی به زبان فارسی نوشته و بازی شد. همچنین به دستور شخص ناصرالدین شاه قاجار بود که در محل دارالفنون زیر نظر میرزا علی اکبر مزین الدوله نقاش، تئاتری دایر گردید.
اگر چه ظاهراً خاســتگاه تئاتر یونان و روم اســت؛ اما اجراى آن محدود بــه آن جــا نبود. ایران از جمله مناطقى بود که از نخســتین ســده هاى شــکل گیرى ملیت و ســرزمین ایرانى، هنر نمایش در آن اجرا مى شد. هرچند بســیارى، حتى در داخل ایران، تئاتر را پدیده اى تازه و مدرن و داراى منشائى اروپایى مى شمارند؛ اما ادبیات نمایشى و نمایش دراماتیک در تمام تاریخ مدون ایران وجود داشته و ابزار سرگرمى و سپرى کردن ســاعت هاى تفریح و تفرج فرمانروایان ایرانى و حتى مردم عادى بوده اســت.
پس زمینه تئاتر در ایران به دوران باستان (۶۴۱–۱۰۰۰ پیش از میلاد) برمیگردد. شروع اولین تئاتر و پدیدههای بازیگری مردم این سرزمین را میتوان در مراسم و تشریفاتی جستجو کرد که در آنها به ستودن قهرمانهای افسانهای و ملی و تحقیر دشمن میپرداختند؛ که از این دست آثار میشود به سوگ سیاوش و روایات نمایشی از تاریخ، داستانهای اساطیری و عشقی که توسط هرودوت و گزنفون گزارش شده اشاره کرد.
پادشــاهان ایرانى بارها و بارها با تئاتر کمیک و طنز در شــکل رقص، تقلید و نمایش هاى خنده دار به همراه موســیقى بزم گسترده اند. این نمایش ها به دلیل وضعیــت اجتماعى، اغلب کنایه آمیز و هجوآمیز بود و به صورت تقلید صداها و رفتارهاى دیگران اجرا مى شد.
به عقیده ى فلور (ویلــم فلور پژوهشــگر و ایران شــناس هلنــدى)، به استتثناى نمایش نامه هاى مذهبى و داســتانى در هنر تئاتر ایرانى، متون مکتوب به ندرت استفاده مى شد. هنرمندان ایرانى در بدیهه ســرایى بســیار توانا بودند و همین امر سبب مى شــد که نقش متون نوشتارى در اجراى نمایش ها محدود شود. این امر یکى از تفاوت هاى تئاتر ســنتى ایرانى و اروپایى محسوب مى شود. تئاتــر اروپایــى، با اتکاء به متون نوشــتارى و اصولى، در ســال 1878 میلادى وارد ایران شــد و بخشــى از فرایند مدرنیزاسیون در ایران بود.
تیاتر قرون وسطی
احیای تئاتر در اروپای غربی از اوایل قرون وسطی آغاز شد. پس از سقوط امپراتوری روم، فعالیتهای سازمان دارِ تئاتری در اروپای غربی متوقف شده بود، زیرا در سدهٔ ششم شرایط مشابهی با دوران ما قبل عظمت تئاتر روم بر صحنه حاکم شد، اما عناصر تئاتری حداقل در چهار شکل مختلف حفظ شدند: بقایای میم رومی، نقالی توتنی، جشنوارههای عامیانه و آئینهای شرک آمیز و مراسم مسیحی. تئاتر در اوایل قرون وسطی باید از دل این منابع زاده میشد.
تئاتر چین
در سالهایی که درام هند در حال شکوفایی بود، تئاتر چین تازه داشت شکل میگرفت، به ویژه در نواحی پکن که همچون مصر و خاورمیانه از گهوارههای تمدن بهشمار میرود. مدارک ما دربارهٔ سالهای پیش از ۱۵۰۰ پیش از میلاد، یعنی زمان به قدرت رسیدن سلسلهٔ شانگ اندک است. در زندگی چینیان از همان آغاز، رقص، موسیقی و آئینهای مختلف نقش مهمی داشته و برخی از فرمانروایان چینی اینگونه فعالیتها را برای هماهنگکردن کشور استفاده می کردند و در سدهٔ هشتم پیش از میلاد معابدی وجود داشت که اجرا کنندگانی بدین منظور در اختیار داشتند. مورخان سعی کردهند بین آئینهای چینی و همسرایان دیتیرامب در یونان شباهتهایی پیدا کنند. اولین دورهٔ درخشان هنر و ادبیات چینی، با حکومت سلسلهٔ هان آغاز شد. مجموعه سرگرمیهای این دوره را «صد نمایش» می گویند. در سدهٔ سیزدهم نمایشهای گوناگون سرگرمکننده جزئی از زندگی عادی مردم چین محسوب میشد. اما تا مدتها بعد از تسلط مغولها در ۱۲۷۹ بر چین، هیچ درام ادبی در چین به وجود نیامد. تحولات اصلی تئاتر چین بعدها رخ داد.