خواب در فنجان خالی
نغمه ثمینی
نمایشنامهای است در هشت پرده. فرامرز و مهتاب زوجی میانسال و ناسازگار که تنها وارثان یک خانواده اشرافی قاجارند، بیصبرانه مرگ پیرزنی صد و بیست ساله ـ عمه پدربزرگشان و مالک خانه آبا و اجدادی ـ را انتظار میکشند. پیرزن ظاهراً مرده اما بعدتر معلوم میشود که بر اثر یک اتفاق نادر پزشکی پیرزن دوباره جان گرفته و از آن به بعد در هر پرده جوانتر از پرده پیش میشود و گذشته خویش را از طریق قرینهسازی موقعیت زوج امروزی و گذشتگان خانواده باز میگوید؛ تا آن جا که با همدستی مهتاب، از فرامرزی که هویتش مکرراً از روزنامهنگاری امروزی به جَدّ مشروطهخواه تغییر مییابد، انتقام بگیرد. در طول نمایش مرزهای زمان در هم شکسته میشود، اما در صحنه پایانی همه چیز دوباره به حالت اولیه باز میگردد. سه نقش اصلی نمایش آقا عمه، فرامرز و مهتاب هستند که بنابه ضرورت به لیلی ماه، فرامرز خان و ماهرخ تبدیل میشوند.