الفبای تئاتر
نازنین دادور
کتاب «الفبای تئاتر» برای آشتی دادن بینش علمی و تخصصی با نگاه مرسوم هنرمندان، منتقدان و تماشاگران تئاتر در دو فصل نوشته شده است.
ژانرشناسی
برخی از فواید آشنایی با ژانر به قرار زیر است:
۱ـ تنوع سلیقه نزد تماشاگر
۲ـ افزایش اشکال مختلف نمایشی و برتری سطح کیفی
۳ـ آشنایی با تئاتر روز جهان در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگ ملل دنیا
۴ـ آشنایی با نویسندگان نوآور
۵ـ رهگشایی برای موضوعات و ساختارهای تازه و تفکری نو
۶ـ دستهبندی در کتب آموزشی، تسهیل آموزش و وجود الگوی شناخت
۷ـ استفادة بهینه از امکانات موجود
۸ـ آشنایی بیشتر با مکتبها، سبکها و شیوههای اجرایی متفاوت و …
ژانرشناسی
ژانرشناسی تئاتر براساس دو وجه مهم موضوعی و ساختاری انجام میشود. از آنجایی که هر نمایشنامه به اندیشة نویسنده و تمی که در آن جاری است، وابسته است و ساختار تکنیکی نیز به آشکار شدن همین موضوع و تم کمک میکند، ژانرشناسی نیز باید با توجه به این موارد مهم و اساسی انجام گیرد.
پیش از هر چیز کلمة خاصی که در بردارندة نام هر ژانر است، توجه ما را به سوی موضوع یا محتوای نمایش و همچنین شکل ظاهری آن جلب میکند.
به طور سنتی، ژانرهای نمایشی را به دستههای تراژدی، کمدی، حماسی یا اپیک، غنایی و شبانی تقسیمبندی کردهاند. اما تقسیمبندی جدید بیش از هر چیز اذعان دارد که قبل از هر شخص دیگر، این نویسندة اثر است که ژانر نوشتة خود را میداند و تعیین میکند.
بنابراین به طور قطع ژانرشناسی نیز مثل بسیاری از تقسیمبندیهای هنری، نسبی است و جنبههای قطعی ندارد.
ژانرشناسی
ژانرشناسی نوعی علم است که پیش از هر چیز در دنیای ادبیات، مورد استفاده قرار میگرفت و از آنجایی که رابطة بسیار نزدیکی میان دنیای ادبیات و سینما و تئاتر وجود دارد، به این مدیومهای نمایشی نیز راه پیدا کرده است.
دستهبندی آثار هنری به اشکال گوناگون میتواند در طبقهبندی آنها و شناخت و درک بهترشان موثر باشد. مشخصترین تقسیمبندیای که در اکثر کتب موجود (ترجمه یا تالیف) به آن اشاره شده است، بخشبندی هنر تئاتر در دستههای تراژدی، کمدی، تراژدی کمدی و ملودرام است.
اگر چه این تعداد، کم و بیش در دوران باستانی تئاتر میتوانستند جوابگوی اکثر آثار نمایشی باشند، در دنیای امروز و با توجه به پیشرفتهای تکنیکی، ساختاری و حتی تنوع اندیشة بشر و نوع نگاهش به جهان، کافی به نظر نمیرسند.
آخرین نوار کراپ
نمایشنامه «آخرین نوار کراپ» به صورت یک تکگویی است. این نمایشنامه داستان شخصی را به تصویر میکشد که خاطراتش را از طریق گوش دادن نوارهایی که خودش ضبط کرده مرور میکند. او معتاد به خوردن موز است که گاهی روی پوست موزها زمین میخورد.
کراپ پیرمردی سالخورده که گوشهای سنگین وچشمان کم سو دارد اخرین سخنان خود را به صورت نواری ضبط شده بیان میکند. وی در تمام عمر، برداشتهایش در بارهٔ زندگیش را در نوار ضبط کردهاست و اکنون در آپارتمان خود که اثاثی زیادی ندارد، به نوارهای قدیمی خود گوش میدهد ونوارهایی جدید ضبط میکند.
کراپ پیر در این سن نیز پس از گوش دادن به نوارهای خود سعی در پی گرفتن آرزوهایش است. در پایان نمایشنامه صدای ۳۰ سال پیش کراپ در نوار میگوید:بهترین سالهای عمرم فنا شدند...وهمین طور صدای نوار می اید تا نمایشنامه به پایان میرسد.