گروه هنری واحد
گروه هنری واحد

گروه هنری واحد

سفرنامه(تیاتر ایران/بخش اول)


اگر چه ظاهراً خاســتگاه تئاتر یونان و روم اســت؛ اما اجراى آن محدود بــه آن جــا نبود. ایران از جمله مناطقى بود که از نخســتین ســده هاى شــکل گیرى ملیت و ســرزمین ایرانى، هنر نمایش در آن اجرا مى شد. هرچند بســیارى، حتى در داخل ایران، تئاتر را پدیده اى تازه و مدرن و داراى منشائى اروپایى مى شمارند؛ اما ادبیات نمایشى و نمایش دراماتیک در تمام تاریخ مدون ایران وجود داشته و ابزار سرگرمى و سپرى کردن ســاعت هاى تفریح و تفرج فرمانروایان ایرانى و حتى مردم عادى بوده اســت. 

پس زمینه تئاتر در ایران به دوران باستان (۶۴۱–۱۰۰۰ پیش از میلاد) برمیگردد. شروع اولین تئاتر و پدیده‌های بازیگری مردم این سرزمین را می‌توان در مراسم و تشریفاتی جستجو کرد که در آن‌ها به ستودن قهرمان‌های افسانه‌ای و ملی و تحقیر دشمن می‌پرداختند؛ که از این دست آثار می‌شود به سوگ سیاوش و روایات نمایشی از تاریخ، داستان‌های اساطیری و عشقی که توسط هرودوت و گزنفون گزارش شده اشاره کرد.

پادشــاهان ایرانى بارها و بارها با تئاتر کمیک و طنز در شــکل رقص، تقلید و نمایش هاى خنده دار به همراه موســیقى بزم گسترده اند. این نمایش ها به دلیل وضعیــت اجتماعى، اغلب کنایه آمیز و هجوآمیز بود و به صورت تقلید صداها و رفتارهاى دیگران اجرا مى شد.

به عقیده ى فلور (ویلــم فلور پژوهشــگر و ایران شــناس هلنــدى)، به استتثناى نمایش نامه هاى مذهبى  و داســتانى در هنر تئاتر ایرانى، متون مکتوب به ندرت استفاده مى شد. هنرمندان ایرانى در بدیهه ســرایى بســیار توانا بودند و همین امر سبب مى شــد که نقش متون نوشتارى در اجراى نمایش ها محدود شود. این امر یکى از تفاوت هاى تئاتر ســنتى ایرانى و اروپایى محسوب مى شود. تئاتــر اروپایــى، با اتکاء به متون نوشــتارى و اصولى، در ســال 1878 میلادى وارد ایران شــد و بخشــى از فرایند مدرنیزاسیون در ایران بود.

هنرمندان عرصه نمایش (متولدین فروردین)



ایرانی

فریدون جنیدی ( شاهنامه‌پژوه و نویسنده) 

محمد علی فردین (بازیگر)

مجید مجیدی (کارگردان)

محمدعلی کشاورز (بازیگر)

خسرو شکیبایی (بازیگر)

ژاله علو (بازیگر)

مریلا زارعی ( بازیگر)

بیتا فرحی (بازیگر)

پوران درخشنده (کارگردان)

رخشان بنی‌اعتماد (کارگردان)

محمد رضا گلزار (بازیگر)

نوید محمدزاده (بازیگر)

مهران مدیری (کارگردان، بازیگر)

مهراوه شریفی نیا (بازیگر)

نرگس محمدی (بازیگر)

کامران تفتی(بازیگر)


خارجی

هنری جیمز (نویسنده آمریکایی)

تنسی ویلیامز (نویسنده آمریکایی)

چارلی چاپلین (هنرپیشه انگلیسی)

مارلون براندو (هنرپیشه آمریکایی)



* لیست ما قطعا کامل نیست، از اسامی که از قلم افتاده پیشاپیش عذرخواهی می کنیم 


گروه هنری واحد  میلادتان را تبریک می گوید

سفرنامه هنر(تیاتر قرون وسطی)

تیاتر قرون وسطی




احیای تئاتر در اروپای غربی از اوایل قرون وسطی آغاز شد. پس از سقوط امپراتوری روم، فعالیت‌های سازمان دارِ تئاتری در اروپای غربی متوقف شده بود، زیرا در سدهٔ ششم شرایط مشابهی با دوران ما قبل عظمت تئاتر روم بر صحنه حاکم شد، اما عناصر تئاتری حداقل در چهار شکل مختلف حفظ شدند: بقایای میم رومی، نقالی توتنی، جشنواره‌های عامیانه و آئین‌های شرک آمیز و مراسم مسیحی. تئاتر در اوایل قرون وسطی باید از دل این منابع زاده می‌شد.

سفرنامه هنر( تیاتر چین)

تئاتر چین 


در سال‌هایی که درام هند در حال شکوفایی بود، تئاتر چین تازه داشت شکل می‌گرفت، به ویژه در نواحی پکن که همچون مصر و خاورمیانه از گهواره‌های تمدن به‌شمار می‌رود. مدارک ما دربارهٔ سال‌های پیش از ۱۵۰۰ پیش از میلاد، یعنی زمان به قدرت رسیدن سلسلهٔ شانگ اندک است. در زندگی چینیان از همان آغاز، رقص، موسیقی و آئین‌های مختلف نقش مهمی داشته‌ و برخی از فرمانروایان چینی اینگونه فعالیت‌ها را برای هماهنگ‌کردن کشور استفاده می کردند و در سدهٔ هشتم پیش از میلاد معابدی وجود داشت که اجرا کنندگانی بدین منظور در اختیار داشتند. مورخان سعی کردهند بین آئین‌های چینی و همسرایان دیتیرامب در یونان شباهت‌هایی پیدا کنند. اولین دورهٔ درخشان هنر و ادبیات چینی، با حکومت سلسلهٔ هان آغاز شد. مجموعه سرگرمی‌های این دوره را «صد نمایش» می گویند. در سدهٔ سیزدهم نمایش‌های گوناگون سرگرم‌کننده جزئی از زندگی عادی مردم چین محسوب می‌شد. اما تا مدت‌ها بعد از تسلط مغول‌ها در ۱۲۷۹ بر چین، هیچ درام ادبی در چین به وجود نیامد. تحولات اصلی تئاتر چین بعدها رخ داد.

سفرنامه هنر ( تیاتر هند)

تئاتر هند



مسلمانان در بسیاری از نقاط تئاتر را هنری بی‌اهمیت می دانستند. در هزارهٔ اول مسیحی، یکی از توسعه یافته‌ترین و پرمحتواترین درام‌ها را باید در هند جستجو کرد. تمدن هند به قدمت تمدن مصر باستان و خاورمیانه است، اما دانش ما بر این تمدن با ورود قوم آریایی از آسیای مرکزی در ۱۵۰۰ پیش از میلاد آغاز می‌شود. در واقع در سده‌های پس از آن که ترکیب و سیمای زندگی و هنر مردم هند پدیدار می‌شود. شاید مهمترین تأثیرات بر درام هند، از طریق هندوییسم و ادبیات سانسکریت صورت گرفته باشد. عصر طلایی درام در فرهنگ هندی حدود ۱۲۰ میلادی آغاز می‌شود و تا حدود ۵۰۰ میلادی ادامه می‌یابد. نقطهٔ اوج عصر طلایی سده‌های چهارم و پنجم است که امپراتوری گوپتا در شمال هند مرکز هنر، طب و آموزش قرار می‌گیرد. در آنجا شهرهای زیبا، دانشگاه‌ها و تمدنی عظیم و پر شکوه بنیان نهاده می‌شود. نقطهٔ اوج دیگری نیز در نیمهٔ اول سدهٔ هفتم تحت فرمانروایی شاه هارشا به ظهور می‌رسد. خود هارشا یکی از نمایشنامه نویس‌های مهم محسوب می‌شود.


در دوران حکومت هارشا تأثیر هند بر آسیای جنوب شرقی نیز گسترده شده و موجب توسعهٔ درام در آن نقاط گردید. هندیان به واقع نگاری و ضبط تاریخ توجه چندانی نشان نمی‌دادند، از این رو محققان جدید تاریخ‌های بسیار متفاوتی را برای درام‌های موجود سانسکریت در نظر گرفتند. اما آنچه پیش از همه مورد توافق است قدیمیترین قطعاتی است که به حدود ۱۰۰۰ سال پیش تعلق دارد. حدود ۲۵ نمایشنامهٔ سانسکریت به دست ما رسیده‌ که تاریخ بعضی از آن‌ها حوالی سدهٔ نهم میلادی و در این میان بهترین آن‌ها را به سدهٔ چهارم و پنجم میلادی نسبت می‌دهند. از میان درام نویسان سانسکریت می‌توان این نویسندگان را نام برد: شاه هارشا با نمایشنامه‌های سینه ریو مروارید، شاهزاده خانم گمشده و ناگاندا؛ بهاوا بوتی با نمایشنامه‌های داستان قهرمان بزرگ، آخرین قصهٔ راما و ازدواج دزدیده شده؛ ویشا کاداتا با نمایشنامهٔ انگشتری خاتم راکشاسا.