نمایش در ایران (بَقّال بازی – بخش اول)
بَقّال بازی ، نوعی نمایش سنّتی و مردمیِ خنده دار و شادی آورِ ایرانی با مضمون انتقادی است. در عهد صفویه ، نمایشهای داستانیِ شادی آوری به نام «تقلید» و «مضحکه » پدید آمد سپس دو رشته از قصه ها و بازیهای تقلید نامی جداگانه یافت ، و تقریباً در عهد زندیه «کچلک بازی» و « بقال بازی » ابداع شد. هر چند به نوشته مایل بکتاش بقال بازی در زمان صفویه به وجود آمده است.
در1290 «تکیه دولت » برای شبیه خوانی و تعزیه ساخته شد ، اما بازیگرانِ نمایشهای تقلید و بقال بازی نیز بتدریج به آن راه یافتند، تا جایی که پس از چندی تقلید با تعزیه رقابت می کرد. مُقَلدانی چون نایب کریم در اصلاح و تغییر تقلید می کوشیدند و با گروههای نمایشی خود، ضمن بازی قطعاتی که صرفاً برای خندانیدن شاه و درباریان بود، نمایشهایی کوتاه و انتقادی ترتیب می دادند که عالیترین و کاملترین نمونه آن نمایشنامه بقال بازی در حضور است.
نمایش در ایران (تَقلید/ مضحکه– بخش دوم)
تقلیدچی (مقلد) اصطلاحی بود که برای بازیگران تقلید بهکار میرفت. شلی یا شلیپوش عنوانی دیگر برای بازیگر تقلید است که در نقش شخصیتهای دست و پا چلفتی، بیعرضه و چلمن ایفای نقش میکرد، و حرکات و رفتارش مضحک و خندهآور بود. کریم شیرهای، کَل عنایت و اسماعیل بزاز از تقلیدچیهای دورۀ قاجار بودند. در دورۀ قاجار در کنار دستههای مطرب مردانه چند دستۀ مطرب زنانه هم وجود داشت که دستۀ آنها از چند صندوقکش، نوازنده، و رقاص زن تشکیل میشد. خالهرورو، خاله ستاره، عمو سبزیفروش، فاطمه خانم، مورچهداره، آبجی گلبهار، آبجی نسا، آی تو به باغ رفته بودی، بشکن بشکنه، مشتی صنم گفت، کیه کیه در میزنه، و هوو هوو دارم هوو نمونههایی از تقلیدهای زنانه است؛ و شالمانی گل، ملوک مولوی پری، و پری گلوبندکی از زنانی بودند که در دستههای تقلید زنانه شرکت میکردند.
نمایش در ایران (روحوضی – بخش دوم)
در این نمایشنامه معمولاً دو تیپ حضور داشتند: یکی «حاجی» یا حاکم و دیگری سیاه که «مبارک» نام داشت و نوکر بود. در این نمایش سیاه سمبل مردم زجر کشیده و حاکم تجلی حکومت وقت محسوب میشد. تمام لطف سیاه بازی به آن سیاه بامزهای است که با دست انداختن ارباب و اطرافیانش خنده را به لبهای مردم مینشاند. سیاهی که با شیرین کاریها و شوخیهای خود نقدی هم بر اوضاع جامعه میزند؛ بدیهه سازی و بدیهه سرایی محور اصلی این نوع نمایشنامه محسوب میشد. رقص و آواز نیز در آن وجود داشت؛ و پایان خوش و نتیجهگیری اخلاقی از ویژگیهای آن بهشمار میرود. هدف از این نمایش فقط به قصد سرگرمی، سرخوشی و شاد زیستی نیست. به مضحکه کشاندن نظم تحمیلی و فروکشیدن صاحبان قدرت و ثروت و جاه و مقام حتی شاه و وزیر توسط فردی «عوام» و خنداندن تماشاچی برآنها از رویکردهای این نمایش میباشد.
نمایش در ایران (روحوضی – بخش اول)
سیاه بازی ، روحوضی یا تخت حوضی نوعی نمایش کمیک ایرانی همراه با رقص و آواز و موسیقی بود. در آن شخصی دارای غلامی سیاه و گیج است که با هم دست به کارهای خنده داری میزنند. در این گونه نمایش با رویکردی انتقادی و طنزآمیز به موضوعات اجتماعی، سیاسی، عاطفی و حتی تاریخی پرداخته میشود. در گذشته در میان حیات خانههای بزرگ ایرانی، حوضی بود که کاربردهای فراوانی داشت. از آن جمله در زمان جشنها و میهمانیها، ساکنان خانه روی آن تخته بزرگی میگذاشتند و شکلی همانند صحنه نمایش به آن میدادند تا عدهای بازیگر روی آن تخته به اجرای نمایش و البته از نوع کمدی آن بپردازند. با توجه به وجود شخصیت کمدی و قدیمی «سیاه» در ایران، این نمایشها به یکی از نامهای عمومی «سیاه بازی» یا «تخت حوضی» یا «روحوضی» معروف شدند.